پیــــش از تو آب معنی دریا شدن نداشـت

شب مانده بود و جرأت فردا شدن نداشـت

بسیـــار بـــود رود در آن برزخ کبـــــــــــود

اما دریـغ، زهـــره ی دریــا شدن نداشــت

در آن کویـــر سوختــــــه، آن خاک بی بهار

حتی علـــــف اجازه ی زیبــا شدن نداشت

گم بود در عمیــــق زمین شــــانه ی بهـار

بی تو ولی زمینــــــه ی پیدا شدن نداشت

دل ها اگــر چه صـاف، ولی از هراس سنگ

آیینـــه بـود و میـل تمـاشـا شـدن نـداشـت

چون عقده ای به بغض فرو بود حرف عشق

ایـن عقـده تا همیشه سر وا شدن نداشت

شامگاه سيزده خرداد ، ملكوتيان ، ميزبان امام عشق شدند

يادش ، عاشقانه ، در دلمان جاودانه باد!