تكرار
تاكشیدم جرعه یی زان نرگس دلدارمست
دست غیب آمد فراز و كرد استغفار مست
خواست تا پنهان كند رخ ، عشق دست او گرفت
دین ودل شدمست وهوش و عقل هم ناچارمست
باز درحیرت شدم چون چشم در چشمش شدم
چشم مست و لعل مست و خنده و گفتار مست
هرطرف دیدم جز از مستانه گی چیزی نبود
مست چون دیوانه و دیوانه چون هشیار مست
چون شدم در مجلس رندان كسی با ما نبود
جام مست و كوزه مست و باده مست و یارمست
مومن و ترسا و گبرو هندوان رفته زخویش
خانه مست و شهر مست و كوچه و بازار مست
سوی مسجد تا شدم دیدم درانجا نیز هست
شیخ مست و خرقه مست و سبحه و دستارمست
حیرتم افزود چون درخانقه دیدم كه بود
پیرمست و حلقه مست و گرمی اذكار مست
دیدم آنجا صوفیی تكرار میخواند این سرود
كعبه مست و دیر مست و خانة خمار مست
ترسم اندر حشر بینم چون برون آیم زخاك
دست غیب آمد فراز و كرد استغفار مست
خواست تا پنهان كند رخ ، عشق دست او گرفت
دین ودل شدمست وهوش و عقل هم ناچارمست
باز درحیرت شدم چون چشم در چشمش شدم
چشم مست و لعل مست و خنده و گفتار مست
هرطرف دیدم جز از مستانه گی چیزی نبود
مست چون دیوانه و دیوانه چون هشیار مست
چون شدم در مجلس رندان كسی با ما نبود
جام مست و كوزه مست و باده مست و یارمست
مومن و ترسا و گبرو هندوان رفته زخویش
خانه مست و شهر مست و كوچه و بازار مست
سوی مسجد تا شدم دیدم درانجا نیز هست
شیخ مست و خرقه مست و سبحه و دستارمست
حیرتم افزود چون درخانقه دیدم كه بود
پیرمست و حلقه مست و گرمی اذكار مست
دیدم آنجا صوفیی تكرار میخواند این سرود
كعبه مست و دیر مست و خانة خمار مست
ترسم اندر حشر بینم چون برون آیم زخاك
شرع مست و عرش مست و نورمست و نار مست !!!
+ نوشته شده در ششم دی ۱۳۹۱ ساعت توسط ahmad
|