محرم در ادبيات متوسطه
اما دروسی که در کتاب های درسی دوره دبیرستان فضای کلاس را عاشورایی می کند:
1- خط خون:
این شعر بلند سروده ی علی موسوی گرما رودی است. شعری است نو ، با بیان حماسی تنها مرثیه و سوگ نیست بلکه احساسات مذهبی رابا نوعی عرفان نظری تهییج می کند و فلسفه و پیام قیام امام را با زبان مذهب فریاد می زندو با واژه هایی مجرد ، طبیعت را در خدمت حسین می بیند؛ پیش محراب فلق، نماز صبح شهادت می خواند.از باغ مینو از بوته های شهادت قلم مي سازدو کودک عقل را درباغ بینش، چون خودش غبطه ی بزرگ زندگانی می کند.
شاعر حق دارد كه درختان، آب ، شفق ،فلق، صبح، گودال، با حسین و شجاعت و شهادتش قرین کند.و با رنگ واژه ها ي سرخ و سبز ، صحنه ی رنگین کربلا را به تصویر کشد.و چه زیبا و خیال انگیز کشیده وآن را با آرایه های ساده و چشم نوازی آراسته است.ازجمله
الف- تضاد : هیچ گودالی را چنین رفیع ندیده بودم
ب- مجاز : خون به علاقه ی لازمیه= شهادت: خون تو شرف را سرخ گون کرده است.
پ - تکرار: گودال در یک بند سه بار
درفکر آن گودالم/ هیچ گودالی را چنین رفیع ندیده بودم/ از گودال بپرس
ت- مراعات النظیر شفق، فلق، صبح/ فلق و خون/
ث- حسّامیزی شیرین ترین لبخند بر لبان اراده ی توست .
ج- تشبیه کلاه از سر کودک عقل می افتد.
چ - کاربرد مصدر و اسم به جای صفت فاعلی برای گسترش بار معنایی کلمه و عمومیت دادن به موضوع. مثلا با این کاربرد خرد = خردمند ، شاعر عظمت و خرد مندی و شجاعت حسین(ع) را نامحدود تر نشان می دهد.
خرد در مصاف عزم تو جنون === تو تنها تر از شجاعت / در گوشه ی روشن وجدان تاریخ/ ایستاده ای
ح – استعاره: شیرین ترین لبخند بر لبان اراده ی توست.
خ - تلمیح درختان را دوست می دارم /و آب را / که مهر مادر توست؟
با تمام این آراستگی ، وزن عروضی قابلی برای حماسه سرایی در این شعر به چشم نمی خورد اما آهنگ غرّای کلمات ، شعر را وزین نشان می دهد این ویژگی از زبان شاعر ناشی می شود که پخته ، روان و طبیعی است . طوری شعر می سراید گویی حرف می زند . پیام می دهد؛پيامي از سر درد ؛ بی وقفه ، جاندار و حماسي : پیام مظلومیت حسین، ایثار . خدایی بودن و مثبت اندیشی حسین در تقابل زنا زادگان
2- خون خورشید
آقای پرويز خرسند به عنوان عاشورا نویس نخستین کتابش راتحت عنوان« آنجا که حق پیروز است» در دورا ن جوانی با درون مایه مذهب نوشت. هدف غایی و نهایی نویسنده بنا به سخن « رومن رولان» که سد زمان را بشکنیم و توده ی قهرمانان را از نو زنده کنیم ؛ شناساندن حسین و یارانش است.
او در این اثر حسین را به عنوان شبیه پیامبر هم در ظاهر و هم در عملکرد فردی و اجتماعی و حتی اشتراک یارانی چون « انس» و « حبیب ابن مظاهر» معرفی می کند.او می خواهد شاخه ای از ادبیات پایداری را نشان دهد و حسین و یارانش را به جهانیان بفهماند . می خواهد بگوید که حسین (ع) برای ساختن مدینه ی فاضله و دین جدش با ایستادگی ، پاک بازی ، فداکاری ،برادری و خیر خواهی جان خود و یارانش را فدا کرد .
علاوه بر این نویسنده با بیان احوالات و گفتار وشرح رفتارو روحیه ی یاران حسین و تفسیر افکار آنان ارشاد می کند که ما نیز مانند یاران حسین چون « حر ریاحی» و« انس ابن حارث» در راه انجام وظیفه ی دینی و پیروی از پیشوایان و صاحب ولایان سستی نکنیم .و مثل خود نویسنده که در نوشته اش به نتیجه گیری درست و مفید دست می یابد به نتایج سودمند دینی و مذهبی برسیم.
با این نوشته می توانیم احساسات پاک جوانان و نوجوانان را به سوی جاذبه های زیبای دینی سوق دهیم .فضیلت و تقوا را معنی کنیم چرا که این نوشته به گفته ی اقای حکیمی، مفاهیمش زنده و با حقایق تاریخ با تعالیم حیاتی و انسانی شیعی آمیخته شده.و بطور کلی « مرامنامه ی تشیّع » است .
ب- اما از لحاظ زبانی و لغوی و فنی هم داراي برجستگي ها ، قاعده افزايي ها و هنجار گريزي هايي زنده و شيوا است كه با یاز نویسی ماجراي کربلاو زبان حماسی نو ي خود، نثر شهید آوینی را به یاد می آورد. نثری روان ، شاعرانه، خوش آهنگ ، رمانتیک و رنگين
3- سپیده ی آشنا
این درس نوشته ی غنایی و توصیفی از محمد رضا حکیمی گویا مقدمه ای بر اولین کتاب مذهبی پرویز خرسند است. محوری ترین موضوع این درس بیان واقعه عاشورا که نویسنده احساسات خود را با توصیفات زیبایی در سطرها چیده و تجسم ذهنی خود با کلمات، عینی نموده است
مطالب متن سلسله وار تا وقوع ظهر عاشورا پیش می رود تمام مظاهر طبیعت نشان از غروب ، شرمساری وشرمندگی دارند،آستین بر چهره می گیرند، جویای حضیضی برای پنهان شدن اند وبا سکوتی مرگبار کاخ پوشالی جباران را به سخره می گیرند. در مقابل سکوت همگان ، سحرکوشان با پیشانی خون ، چهره بر خاک می سایند و با خون در خون می آمیزند در گذر گاه تاریخ پشتوانه ی بشریت می شوند.
در این نوشته ترکیبات و جان بخشی ها و استعاره ها، و ترادف ها باهم قرین می شوند تا باهم یاری احساس نویسنده و هم حسی خواننده خاطرات دیشب در امشب زنده شود و« آن لم یکن لکم دین فکونوا احرارا فی دنیاکم» برای هر صاحب شعوری معنی شود.
4- مير علمدار : درس چهارم ادبيات فارسي اول نظري
اين درس به هدف بيان سابقه ي ادبیّات نمايشي در ايران آمده كه به تحليل روحيات حضرت ابوالفضل و نحوه ي برخورد او با حوادث كربلا مي پردازد .
لحن نمايش و شبيه ، طوري است كه نوع تراژدي را به ذهن متبادر مي كند . قهرمان و ياور قهرمان در آخر مرگي سوزناك و قهرمانانه دارند . با اين تفاوت كه در ايران نام تغريه (شبيه خواني ) گرفته ، بعضي تغييرات و ايرادات وزني در رجز ها ديده مي شود كه آن هم با نوعي كشش لحني به گوش سنگين نمي آيد . اين همان هنر ديني و نمايش مذهبي ماست.
يكي از ماندگارترين حماسه هاي صحراي كربلا داستان وفاداري و جوان مردي حضرت ابوالفضل العباس(ع) است كه همه ي وعده ها وو عيدهاي قدرت حاكم را به هيچ شمرد و همراه برادر بزرگوارش،سيدالشهدا،ننگ بيعت با حكومت غاصب تزويرگر را نپذيرفت .
در اين درس ،اوج ما جراي تغزيه ي عباس (ع) ؛ آب خواستن و آب جستن سكينه،دختر كوچك امام حسين(ع) است امّا از هيچ كس كاري ساخته نيست. جز حضرت عباس كه در جواب سكينه مي فرمايد.
التماست سوخت جانم می روم هم به اصغر هم به تو آب آورم
او برای آب رفت و آب یافت مشک او خالی شد و در دل بتافت
رفت گرد شیشه ی امت بشست کرد خونش پایه های جهل سست ( پريشان)
از نظر زبان روان و آسان و تقريبا محاوره اي است اما از نظر موسيقي ، سكته هايي در بعضي ابيات خواندن را مشكل مي كند ، در قافيه هاايراد چنداني وجود ندارد.. و از جهتي واقعيتِ گريه عباس در كربلا و مطرح كردن آن در كتب درسي قابل تامل است . اما بهترين مزيت اين درس؛ نوع روش تدريس آن است ؛ كه مي توان به روش نمايشنامه اي يا ايفاي نقش اجرا كرد بدون اين دانش آموز را به نوشتن « مشق معني» وادار كنيم .
نتيجه گيري :
آنچه مسلم است مولفان كتاب هاي درسي براي بيان حوادث و ماجرا هاي عاشورا و تعليم پيام هاي آن اهتمام تمام دارند و تا حدي در اين عمل موفق بوده اند اما با يك شمارش اجمالي مشخص مي شود كه ميانگين پرداختن به مسئله عاشورا و امامت تقريبا در هر مقطع تحصيلي از اول تا سوم نظري 7 صفحه است ؛ لذا باز جاي كار بيشتر وجود دارد و بايد در انتخاب متن هاي عاشورايي دقت نمايند و مطالب را به طور متعادل هم مستقيم و هم غير مستقيم با دامنه اي وسيع ، بيان كنند تا مفاهيم منفي به دانش آموزان انتقال نيابدو از آسيب هاي تربيتي و ديني خوداري شود.
تمام !