...

كه ز دل تا دل یقین روزن بود

نه جدا و دور چون دو تن بود

متصل نبود سِفال دو چراغ

نورشان ممزوج باشد در مساغ

هیچ عاشق خود نباشد وصل جو

كه نه معشوقش بود جویای او

لیك عشق عاشقان، تن زه كند

عشق معشوقان، خوش و فربه كند

چون در این دل برق ِ مهر ِ دوست جَست

اندر آن دل دوستی می دان كه هست!!!