بچین، دوباره می زنیم!
همیشه برده خواه تو، همیشه مات خواه من بچین، دوباره می زنیم: ســفید تو، سیاه من
ســـتاره های مهره و مربعات روز و شـــب نشـسته ام دوباره رو به روی قرص ماه من
پیــاده را دو خانه تو، و من یكی نه بیشـــتر همیشــــه كل راه تو، همیشــه نصف راه من
تمســــــخر و تكان اسب و اندكی درنگ، تو نگــــاه و دست بر پیاده ... باز هم نگاه من
یكی تو و یكی من و یكی تو و یكــــی نه من دوباره رو ســـــفید تو، دوباره رو سـیاه من
دوباره شــــاد لذت نبــــــــرد تن به تن تـو و دوبــــاره شـرمســــار ارتكاب این گنــــاه من
تو برده ای و من خوشـم كه در نبرد زندگـی
تو هســـتی و نمانده ام دمی بدون شـــاه من!!!
+ نوشته شده در بیستم اسفند ۱۳۸۹ ساعت توسط ahmad
|